یکی از کاملترین مقاله ها در مورد فراماسونری
پرسش های آغازین بحث:
1 – وقایع جهان امروز را به چه صورت می توان توجیه کرد؟
2 – چرا امروزه مسجدالاقصی کانون توجه ادیان الهی است؟
3 – تلاش های اخیر برای تخریب مسجدالاقصی به چه دلیلی صورت گرفته است؟
4 – با وجود کشورهای پیشرفته ی اقتصادی درجهان (همانند چین و روسیه)، چرا ایران به عنوان دشمن اصلی کشورهای غربی مطرح می شود؟
5 – چرا کشورهایی همچون آمریکا و اسرائیل که داعیه های مذهبی دارند، بیشترین جنایات را در حق بشر مرتکب می گردند، اما کشور کمونیستی مانند چین، کمتر از کشورهای مزبور دست به سرکوب می زند؟
6 – چرا امروزه غرب، مسلمانان را بزرگترین تهدید می شمارد؟
7 – هدف غرب و بخصوص آمریکا، از حضور در خاورمیانه چیست؟
8 – چرا با وجود کشورهای نفت خیزی چون عراق و عربستان، اسرائیل در فلسطین اشغالی لانه گزیده است؟
9 – چرا عراق اشغال شده است؟
10 – چرا بهاییان مقبره ی بهاء الله در اسرائیل را مقدس ترین مکان می دانند؟
11 – چرا مبارزه با اسرائیل وظیفه ی تمامی مسلمین جهان است؟
12 – آرماگدون چیست و چرا امروزه مورد توجه قرار گرفته است؟
13 – چرا جرج بوش مأموریت خود را در جنگ علیه تروریسم ؟! مأموریتی الهی می داند؟
14 – چرا آمریکا از اسرائیل حمایت کامل می کند؟
15 – آیا آمریکا بازیچه ی اسرائیل است یا اسرائیل بازیچه ی آمریکا؟
16 – علت دشمنی غرب و اسرائیل با ایران و حزب الله چیست؟
17 – چرا اخیراً ساعت آخرالزمان 2 دقیقه به جلو کشیده شده و فقط 5 دقیقه به پایان مانده است؟
------
فراماسونری یا فراموشخانه جمع کانونهای برادری گستردهای در جهان است. این کانونها ریشههای بسیار کهنی در اروپای غربی دارند. فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط بین فراماسونریهای مختلف تنها توسط خود دو لژ انجام میشود. واژه فراماسونری احتمالاً از freestone mason گرفته شده. freestone mason در انگلیسی به معنی بنّای آزاد میدانند. کسی که عضو فراماسونری است فراماسون یا ماسون نامیده میشود، و ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نامیده میشود.
فراماسونری در ابتدا جنبشی لیبرال بوده است که مبتنی بر باز تولید اندیشه های گنوستیک در دوران پس از اصلاحات در اروپا بوده است.فراماسون ها با شعار «برابری، مساوات، برادری» نقش بزرگی در انقلاب های بزرگ معاصر مانند انقلاب امریکا بر علیه استعمار انگلیس، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب مشروطیت ایران و جنبش انقلابی بر ضد استعمار اسپانیا در امریکای جنوبی داشته است.
عقاید لیبرال جنبش فراماسونری باعث واکنش های مذهبیان و محافظه کاران، گروه های بنیادگرا، مذهبیون بنیاد گرا و ملی گرایان شده است. همچنین مخالفت با نظام طبقاتی کشیشی مسیحیت، باعث دشمنی کلیسای کاتولیک روم با فراماسونری شده است. این گروه ها فراماسونری را جنبشی الحادی و شیطانی معرفی می کنند.
همچنین منشا افسانه ای این جنبش(داستان معبد سلیمان) باعث نفرت گروههای ضد یهود از فراماسونری شده است. حالت مخفی این جنبش و منشا بریتانیایی آن باعث شده است که چنین پنداشته شود که این جنبش ابزار توطئه انگلو-صهیونیست جهانی است. همچنین رژیم های دیکتاتوری مانند نازی ها و کشورهای کمونیستی نیز به سرکوب فراماسونری می پرداختند.
حجم عظیمی از نوشتههای موجود در مورد فراماسونری موجود است که به چهار هزار کتاب و هزاران مقاله میرسد.با این همه بیشترین این نوشتارها به صورت افراطی نگارش شده اند: یا بی قید و شرط از فراماسونری دفاع میکنند و یا آنها را فرصت طلب و عامل انواع صدمات به جامعه میدانند. --------------
منبع:
بنوشته Encyclopedia of Occultism and Parapsychology فراماسونری جنبشی سری در قرن هفدهم میلادی بوده است. در بریتانیا فراماسونری ترکیبی از نسخه بریتانیایی گنوستیک تا جنبش روسیکروسین (Rosicrucian)آلمان بوده است. هرچند این جنبش ریشه در آموزه های صنف معمار و ساختمان در قرون وسطی دارد، فرم مدرن فراماسونری ریشه در حالت بازیابی شده و راز آمیز گنوستیک در دوران موسوم به دوران پس از اصلاحات دارد. تاریخ افسانه ای ماسنری بدین سبب ساخته شده است تا از این جنبش در جو عدم تساهل مذهبی بریتانیا در آن دوران بریتانیای کبیر محافظت کند.[۱]
بگفته وبگاه فراماسونری منشا و نحوه بوجود آمدن فراماسونری نامشخص است و در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد. قدیمیترین اسناد موجود مرتبط به فراماسونری به سال ۱۳۹۰ میلادی برمی گردد.[۳] مدارکی موجود است که نشان میدهد که در اواخر قرن شانزده میلادی لژهای فراماسونری در اسکاتلند وجود داشتهاست.[۴]
سازمان
بطور سنتی فراماسونری مبنایی لیبرال و دموکراتیک داشته است. قانون اساسی اندرسون(1723)، اساسنامه لژ فراماسونری انگلیس که به نوعی قدیمی ترین لژ مدرن فراماسونری است، تساهل مذهبی، وفاداری به نظام حاکم محلی و مدارای سیاسی را از مبانی یک ماسون ایده آل بر می شمارد. ماسون ها به یک قدرت برتر معتقد بودند و کتابی مقدس بسته به مذهب اعضای خود را بکار می بردندو این گروه همچنین سیاست حفط اسرار در مورد مراسم خاص خود داشته اند.[۵] لژ اعظم و Grand Orients نهادهای مستقلی هستند که لژ ماسونی در کشور، استان یا منطقه جغرافیایی خاصی را اداره میکنند.[۶] فراماسونری دارای یک سیستم مدیریت فراگیر جهانی نیست و ارتباط بین فراماسونریهای مختلف تنها توسط خود دو لژ انجام میشود.[۷]
فعالیتها
هر چند فراماسونری معمولا به عنوان یک سازمان مخفی شناخته میشود، فراماسونها معمولاً این تعریف را به چالش میکشند و سازمان خود را بیشتر یک سازمان خصوصی مینامند که تنها بعضی جنبههای این سازمان مخفی میباشد.[۸] معمولاً چنین تعبیری بیان میشود که در قرن بیست و یکم این سازمان از حالت یک انجمن سری خارج شدهاست و بیشتر «انجمنی با یک سری رازها است.»[۹]
دو سمبل پرگار و گونیا همیشه در لژهای فراماسونری وجود دارد. توصیفهای نمادینی برای این دو نشان وجود دارد. مانند: بر فعالیت خود با نیروی تقوا بیافزا"[۱۰]. هر چند از آنجایی که مرام فراماسونری دگماتیک نبودن است. هیچ تفسیر رسمی و عمومی برای این نشان وجود ندارد.[۱۱]
نقش ماسونری در انقلابهای مهم معاصر
با شعار «آزادی، برابری، برادری» فراماسونها نقش بزرگی در انقلاب امریکا در سال های ۱۷۷۵-۱۷۸۳بر علیه استعمار انگلیس، در انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ برعلیه نظام اشرافی فرانسه داشتند. آنها حتی نقش پررنگتری در جریان انقلاب مشروطه ایران در سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۹ بر ضد نظام مطلقه سلطنتی و متحدان تزاری آنها داشتند.[۲] آموزه های فراماسونری نقش کلیدی در ایدئولوژی انقلاب امریکای جنوبی بر ضد استعمار اسپانیا به رهبری سیمون بولیوار داشت.
فعالیتهای خیریه
این انجمن بطور گستردهای در فعالیتهای خیریه و در زمینه خدمات اجتماعی فعال میباشد. در حال حاضر پول تنها از اعضای انجمن جمع آوری میشود و صرف امور نیکوکارانه میشود. فراماسونری به بسیاری از سازمانهای خیریه غیر ماسونری، نهادهای محلی، ملی و بین المللی خیریه کمکهای مالی قابل توجهی میکند.
-------------------
حال ببینیم فراماسونری و این عقیده از کجا آمده است:
مبانی و اصل تفکر فراماسونری از مصرباستان و حکومت فرعونها گرفته شده است. شاید بشود این تفکر را به سلسله حکومتهای دیگر هم وصل کرد اما قویّا میتوان گفت که فراماسونری از مصرباستان آمده است.
حال علل این ادعا را بیان میکنیم:
- نقوش و نوع شکلهایی که در دیوارهای مصرباستان تصویر میشده و حتی خط باستانی هیروگلیف دارای نمادهای بسیاری از نمادهای فراماسونری است.
2- دعاهایی که فراماسونها میخوانند نیز عینا کلماتی است که در مصر باستان بوده است. مانند: « مَعَت نْب مَن آ، مَعَت بَ آ...... یعنی والا است روح فراماسونری و والاست استاد فراماسونری.
3- مهمترین و اصلیترین نماد فراماسونرها نماد چشم جهان بین است «all seeing eye» که به صورت یک چشم و یک هرم است (در دلار هم دیده میشود). این علامت نماد یکی از خدایان مصر باستان است.
4- ستارهی ششگوش فراماسونری ( این نماد در بین اذهان عمومی به نماد یهود و با اسم ستارهی داوود شناخته شده است. اما حقیقت مطلب این است که این نماد، از مهمترین نمادهای الحادی فرقهها و همچنین یکی از نمادهای فراماسونری است.
(عکس نماد ستارهی ششگوش+ مراسم ماسونی افراد لژ پایین است).
این نماد در تفکرات الحادی مصر باستان به عنوان تساوی و برابری زنان و مردان بوده است. همچنین نماد طبع سرد و گرم و الهههای خورشید و ماه و ......
در اسلام هم تعادل طبیعت وجود دارد، اما تعادل ساختهی خدای حق تعالی و خدای یکتاست. اما این نماد که در هندوییسم و بوداییسم نیز وجوددارد، حاکی از این است که تعادل بشری توسط چندخدا ایجاد شده است. بهطوریکه درتفکر الحادی مصرباستان، ترکیب نمادهای Isis و Osiris باعث ایجاد تعادل در نظام و عالم خلقت شده است.
جالبتر اینجاست که این نماد از نمادهای شیطانپرستی است. در کتاب web of darkens در این باره نوشته شده:
علامت ستارهی ششگوش قویترین علامت در شیطان پرستی است.
ستارهی ششگوشه از ششضلع، ششگوشه(زاویه) و همچنین شش مثلث کوچک ایجاد شده است. عدد 666 دربرگیرندهی این نماد است که در بین مسیحیان و شیطانپرستان نیز جایگاه خاصی دارد و نشان از دجال یا antichrist دارد.
نکتهی مهم این است که در دو تفکر یعنی شیطانپرستی و فراماسونری دجال یا آنتیکرایست و به قدرت رساندن آن بزرکترین هدف است.
این تفکرات وقتی پیچیده میشود که کلمهی «Hexagram» همان ستارهی ششگوش میشود. شاید در ابتدا چیز عجیبی در این دیده نشود. ولی وقتی دیدگاه کابالیستها(ساحران) را بدانیم متوجه میشویم که بیخود نیست که ستارهی ششگوش انقدر در تفکرات الحادی رخنه کرده است. زیرا کلمهی Hex دقیقا معنی سحر و جادو را میدهد.
در آینده در مورد کابالیست بیشتر صحبت میکنیم.
5- افسانهی Isis و Osiris:
Isis یا زنبیوه که در فراماسونری وجود دارد نیز از مصر باستان گرفته شده است. در عقاید مصر باستان این تفکر وجود داشت که Isis و Osiris در اثر ازدواج این دو الههی مصرباستان تعادل در هستی برقرار شده است. و با مردن osiris که خدای شهر مردگان شد، Isis بیوه شد. در تفکرات فراماسونرها این عقیده وجود دارد که ماسونها همه از زنان بیوه به دنیا آمدند.
6- علامت آنخ (ankh) که در مصر باستان علامتی است که در درستان Isis است و با او همراه میباشد. این علامت در لژهای ماسونی نیز وجود دارد. این علامت در دنیای امروزه نماد زنان است و البته نماد اصلی فمینیست.
فمینیست (Feminist) دیدگاه اسلام و سایر ادیان الهی مبنی بر تساوی حقوق زن و مرد را قبول ندارد و این تفکرات را کنار میزند و خود را در جایگاهی میگذارد که مثلا قائل به احقاق حقوق زنان است، اما حقیقت این است که این تفکر نیز ساختهی دست فراماسونهاست و برای استعمارگری ساخته شده.
از راست به چپ:
1- آنخ امروزی
2- آن مصرباستان
3- آنخ فراماسونی (وجود علامت صلیب شکسته در این آرم نیز جالب است)
4- آنخ فمینیست
5- سنبل امروزی زنان
7-ستون سنگی که نوک آن به صورت هرمی است. این ستون (Obelisk) نام دارد. این نماد که در مصر باستان سنبل باروری و زایندگی بوده است امروزه در بیشتر ساختمانهای ماسونی به کار رفته است.
به ترتیب از سمت راست: ابلیسک پارک مرکزی نیویورک- بنای یادبود ماسونی جرج واشنگتن- یک بنای ابلیسک(abe lisk )مصرباستان
همان گونه که دیدیم، منشاء فراماسونری به زمان مصر باستان و فراعنه باز می گردد. سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه این تعالیم به آمریکا و اروپای این دوران راه پیدا کرد و چگونه اوج گرفت؟
با مرور در سیر فراماسونری خواهیم دید که عامل گسترش، بنی اسرائیل بوده است. ترتیب وقایعی که به اوج گیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از :
1 – افول قدرت مصر و نابود شدن فرعون با خواست خداوند متعال و به دنبال رسالت حضرت موسی (ع).(12)
2 – مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به فرمان خدا به همراه حضرت موسی (ع) و ساکن شدن آنان در صحرای سینا.(13)
3 – گوساله پرستی بنی اسرائیل و سپس بازگشت مجدد به دین خدا: به دنبال تأخیر چند روزه ی حضرت موسی (ع) که برای دریافت پیام خدا، به کوه طور رفته بودند، بنی اسرائیل شروع به پرستش گوساله ی سامری کردند و حضرت موسی پس از بازگشت، این گوساله را از بین بردند و بنی اسرائیل دوباره خداپرست شدند.(14)
4 – پس از درگذشت حضرت موسی(ع)، پیامبران دیگری نیز به سمت قوم بنی اسرائیل فرستاده شدند که هیچکدام قدرت حضرت موسی(ع) را نداشتند، در نتیجه قوم بنی اسرائیل به تدریج شروع به ترویج تعالیم ماسونی مصری کردند. در واقع عده ای از آنان قبلاً این تعالیم را در مصر فراگرفته بودند.(15)
5 – ترویج تعالیم ماسونی در بین بنی اسرائیل و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان (نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا (Kabbalah=Cabbalah=Qabalah).(16)
6 – حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) در اوج قدرت بنی اسراییل و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).(17)
7 – وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل.(18)
8 – ادامه ی ترویج کابالا (Qabalah) توسط جادوگران و کاهنان معابد.(19)
9 – تسخیر اورشلیم به دست رومیان: به این ترتیب بنی اسرائیل توانائی حکومت بر خود را از دست دادند و تحت سلطه ی رومیان درآمدند.
10 – ظهور حضرت عیسی(ع) و آزار رساندن یهودیان به ایشان.
11 – ظهور حضرت محمد(ص) که ایشان هم از آزار بنی اسرائیل در امان نبودند.
12 – فتح اورشلیم به دست ایرانیان که در زمان رسالت حضرت محمد (ص) اتفاق افتاد.
13 – باز پس گیری اورشیلم توسط رومیان.
14 – فتح اورشلیم به دست مسلمانان. از آن پس نام آن شهر به « بیت المقدس » تغییر یافت.
15 – جنگ های صلیبی و رد و بدل شدن بیت المقدس بین مسلمانان و صلیبیان.
16 – در پی اشغال قدس توسط صلیبیان، بسیاری از شوالیه ها و سربازان در قدس ساکن شدند. عده ای از این شوالیه ها، مأمور نگهبانی از معابد مخصوصآً معبد موسوم به معبد سلیمان شدند که اینان شوالیه های معبد نامیده می شدند. در نتیجه ی این مجاورت و نزدیکی شوالیه ها با کاهنان یهودی معبد موسوم به معبد سلیمان، آنان به تدریج تعالیم ماسونی را از یهود یاد گرفتند.(20)
17 – بازپس گیری بیت المقدس توسط مسلمانان و فرار صلیبیان و شوالیه های معبد به اروپا.(21)
18 – با فرار شوالیه های معبد، تعالیم ماسونی کابالا توسط همین شوالیه ها به اروپا راه یافت.(22)
19 – به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا، واتیکان در صدد مجازات و مقابله با شوالیه های معبد برآمد و بسیاری از آنها را اعدام کرد.(23)
20 – مهاجرت شوالیه ها به اسکاتلند (در آن زمان پادشاه اسکاتلند از واتیکان تبعیت نمی کرد) و شروع ساخت اولین لژ فراماسونری مخفی در اروپا با نام لژ « وال بیلدرز » یا « لژ کهن اسکاتلند » که امروزه نیز به فعالیت خود ادامه می دهد و از جمله قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز نیز می باشد.(24)
21 – آغاز فعالیت رسمی ماسون ها در اروپا با ساختن لژهای متعدد در قرن 18. با کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب در قرن 18، فراماسونها فعالیت رسمی خود را آغاز کردند. به تدریج با کاهش سختگیری واتیکان و توسعه ی پروتستانیسم در اروپا، فراماسون ها فعالیت خود را افزایش داده و لژهای زیادی را در سراسر اروپا ساختند؛ البته تمام آداب و رسوم فراماسونها کماکان مخفی و پنهانی صورت می گرفت. زیرا تفکر اکثر مردم اروپا در آن زمان مذهبی بود و در صورت علنی شدن عقاید فراماسونری، حیات این لژها به خطر می افتاد.
22 – با استقلال آمریکا در سال 1789، اولین دولت با ارکان ماسونی شکل گرفت.
23 – تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال 1945.
24 – شکل گیری اسرائیل در سال 1948 به عنوان آخرین بازوی اجرایی فراماسونری.
25 – در سیر تاریخی فراماسونری و روند پیشبرد اهداف، به سال 2006 می رسیم.
جنگ با حزب الله در سال 2006 برای رسیدن به چند هدف مهم انجام شد: تشکیل حکومت نیل تا فرات سلیمان و استارت برای پروژه های (Apocalypse = آخرالزمان، و Armageddon = جنگی که صهیونیست ها ادعا می کنند جنگ آخرالزمان است.) خوشبختانه این پروژه ها موقتاً ناتمام مانده است.
26 – و اقدام اخیر، کشمکش لفظی با ایران . چرا که ایران بزرگترین دشمن فراماسونری در جهان است. در حال حاضر در تمامی کشورهای جهان، یا قدرت در دست ماسون هاست و یا آن کشور تحت تأثیر کشورهای ماسونی است. برای مثال در کشورهای همسایه، کشور ترکیه دارای لژهای ماسونی است و کشور عربستان هم که عاری از لژ است، تحت تاثیر آمریکا و اسراییل (دولتهای با ارکان ماسونی) می باشد.
27 – ... و الله العالم.
فراماسونری و تصویر اخرالزمان ...فراماسونری در سینما
اسماعیل شفیعی سروستانی ، رئیس موسسه موعود در یادداشتی با عنوان «استراتژی آتشفشانی آخرالزمان و پایان دنیا» نوشت : طی سال های اخیر، عموم آثاری که با موضوع و محتوای آپوکالیپس - آخرالزمان و پایان دنیا به نمایش درآمده بحران های سخت، تهدیدکننده و دهشتناک را محور اصلی گفت وگوی خود ساخته اند.
اگرچه تولید این آثار به دلیل وجود عنصر گره و جاذبه در داستان فیلم و رویکرد سینمای یهودی به فردا، عمری به درازای تاریخ سینما دارد، لیکن آرایش آخرالزمانی هالیوود وجه دیگری از این آثار را بیان می کند.
جان هیلکوت، کارگردان فیلم جاده که در ماه نوامبر گذشته (۲۰۰۹م.) به نمایش درآمده درباره تفاوت این آثار می گوید: فرق بزرگ بین فیلم های آخرالزمانی جدید با محصولات قدیمی در این است که فیلم های جدید، مجموعه ای از مشکلات را به نمایش می گذارند و تنها به بحث درباره یک مساله نمی پردازند.
تماشا و مقایسه آثار متقدم و متاخر آپوکالیپتیک سخن این کارگردان را تایید می کند.
در آثار متقدم مانند آثاری که با عنوان آرماگدون ساخته شده اند، یک عامل تهدیدکننده مثل شهاب های مهاجم آسمانی یا سفینه های بیگانه، زمین را تهدید می کنند و تمام مبارزه و تلاش منجی زمینی مصروف حذف یک عامل تهدید کننده می شود. گرهی که دستان توانای مردان چشم آبی و مهندسان قهرمان آمریکایی آن را می گشاید و همه را مبهوت هنرمندی خود می کند، اما در آثار جدید، تهدیدها چند وجهی اند. همزمان با هم، چند بحران جهان را تهدید می کنند. سونامی، آتش فشان، زلزله و گرم شدن زمین، چنان به یک باره هجوم می آورند که هیچ کس قادر به کنترل بحران نیست و پیامد آن، این است که زمین نابودی کامل را تجربه می کند.
دونالد آمریخ آلمانی تبار که به عنوان کارگردان آثارش در هر دو فصل فیلم های آخرالزمان گرا حضور دارد، در فیلم روز استقلال حمله سفینه های مهاجم بیگانه را که از کرات دوردست آسمان حمله آورده اند به عنوان تهدید معرفی می کند؛ تهدیدی که اگر کنترل نشود بشر را به سوی آخرالزمان و نابودی سوق می دهد. اما، در این اثر، تکنسین های یانکی، با سفر قهرمانانه به فضا، عامل تهدید را نابود می کنند تا آمریکا و به تبع آنان مردم جهان، حیات دوباره را در سالروز اعلام استقلال ایالات متحده آمریکا تجربه کنند.
در همه آثار، تهدید ایالات متحده به منزله تهدید کل جهان است و وقوع بحران به مثابه ابتلای همه جهان به بحران است.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از این یادداشت آورده است : کارگردان روز استقلال در آخرین اثرش با نام ۲۰۱۲ همه مردم جهان را درگیر، مبتلا و البته محکوم به تجربه مرگی تلخ می شناسد. آتش فشان ها، زلزله ها، بالا آمدن آب دریا و سایر بلاها، چنان هجوم می آورند که تمامی مربع مسکونی و کره خاکی را کن فیکون می کند. گوئیا که عذاب بلای آوار شده بر قوم نوح، پس از قرن ها دیگر بار فرو آمده تا همه ساکنان زمین نابود شوند و تنها ساکنان کشتی نوح به سلامت جان بدر برند. این آثار سینمایی، جمله ساکنان شرق و غرب عالم را مهیای حوادث شوم و بحران اپوکالیپتیک می کنند و در لابه لای اثر همه را متذکر می شوند که اولا در این فاجعه جهانی دیار البشری دخالت ندارد و ثانیا؟ این فاجعه جهانی محتوم است و گریزی از آن نمی توان داشت و ثالثا، ابعاد فاجعه جهانی است.
گروه های مختلف ماسونی بعضاً فلسفه ی عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما با این حال در لا به لای عقایدشان، می توان مشترکات فراوانی نیز یافت. نکته ی مهمی که وجود دارد این است که فلسفه ی وجودی بسیاری از عقاید ماسونی به طور کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات نیست. برای مثال شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد اکثر گروه های ماسونی، شیطان را تقدیس می کنند. از جمله: اذعان خود آن ها به تقدیس لوسیفر (یکی از نام های شیطان) و یا استفاده از علایم بی شماری که اکثر آن ها توسط گروه های شیطان پرست نیز استفاده می شوند؛ با این اوصاف ما می توانیم بفهمیم که ماسون ها شیطان پرست نیز هستند. اما هنوز نمی دانیم که چه عاملی آنان را به این تفکر سوق داده است. (البته این نکته تقریباً اثبات شده است که ماسون ها و شیطان پرستان به موجودی به نام ابلیس یا شیطان اعتقاد ندارند، بلکه آن ها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام می دهند. در هر صورت، علت لجاجت بیش از حد آن ها با دین و اصرار افراطی آن ها بر بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضد دینی، کاملاً روشن نشده است.) نکته ی دیگر این که بسیاری از گروه های ماسونی شیطان پرست، الهه های ملل باستان را نیز ارج می نهند. از جمله: Isis و Osirisو... که این مطلب کاملاً اثبات شده است. اما ما نمی دانیم که چرا آنان خداوند یکتا را کنار گذاشته و هم شیطان و هم الهه های متعدد را بزرگ می دارند؟!
با این حال بخشی از عقاید ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از:
* ادعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer)
* بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism)
* اعتقاد به اینکه زن و مرد اولیه، که مقام نیمه خدایی دارند، خالق نسل کره ی زمین هستند نه خداوند یکتا.
* بزرگداشت الهه های ملل باستان، مانند ایزس، لات و ... و احترام به عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism).
* اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان که این مطلب کفرآمیز و شرک آمیز بودن عقاید آنها را توأماً نشان می دهد.
* اعتقاد فراوان به اومانیسم.
* اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی) و عدم اعتقاد به روح و مسایل فرامادی.
* اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. نکته ی جالب این که اکثر یهودیان نیز چنین اعتقادی دارند. آیه ی 102 سوره ی بقره نیز اشاره به همین مطلب دارد.
« خداوند نیز در آیه ی 102 سوره ی بقره درباره ی بنی اسراییل می فرماید:
وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَـکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ....... و پیروی کردند از سخنانی که شیاطین در قلمرو سلیمان می خواندند وهرگز سلیمان به خدا کافر نگشت ولیکن شیاطین کافر شدند و سحر به مردم می آموختند ......»
کتاب تفسیر نمونه درباره ی آیه ی 102 سوره ی بقره می نویسد:
از احـادیـث چـنـیـن بـر مـى آید که در زمان سلیمان پیامبر، گروهى در کشور او به عمل سحر و جـادوگـرى پرداختند, سلیمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده، در محل مخصوصى نگهدارى کنند.
پـس از وفات سلیمان، گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و تعلیم سحر کردند؛ بعضى از این موقعیت استفاده کرده و گفتند: سلیمان اصلاً پیامبر نبود، گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
هـنـگـامى که پیامبراسلام (ص ) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان از پیامبران خدا بوده است، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند: از محمد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان پیامبر است؟
این گفتار یهود، علاوه بر این که تهمت و افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد، لازمه اش تکفیر سلیمان (ع ) بود.
به هر حال این آیه فصل دیگرى از زشتکاریهاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ خدا، سلیمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید: « آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مـى خواندند، پیروى کردند : واتبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملک سلیـمان ». سپس قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کند: « سلیمان هرگز کافر نشد : و ماکفر سلیـمان ». او هـرگـز بـه سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد، « ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادند : ولکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس السحر ».(25)
* علاقه ی افراطی به علوم طبیعی. تعداد زیادی از برندگان جوایز نوبل و دانشمندان علوم طبیعی، ماسون بوده اند. مانند: الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین، و ادوارد جنر کاشف واکسن آبله.(26) در این میان به نظر می رسد که علاقه و توجه افراطی ماسون ها به علم، برای پر کردن خلاء ناشی از کنار گذاشتن معنویت انجام می گیرد. البته لازم به ذکر است که در دین اسلام هم تأکید زیادی بر فراگیری علم و دانش شده است، اما از مسلمانان خواسته شده تا به صورت معتدل (نه افراط، نه تفریط) به علم بپردازند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به خدا استفاده نمایند. بنابراین در اسلام، علم هدف نیست بلکه یک وسیله است، اما در فراماسونری علم خود یک هدف است.
* اعتقاد به قدرت برتر در ماسون صاحب درجه 33. گروه های ماسونی 33 مرتبه و 33 درجه دارند. شخصی که به درجه ی 33 می رسد ، قدرت زیادی داشته و ماسون اعظم نامیده می شود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد.
* اعتقاد به ساخت معبد سلیمان به عنوان پایتخت عقیدتی در بیت المقدس (Jerusalem) قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist) یا فرعون جدید (New Pharaoh) که منجی شیطانی ماسونهاست.(27)
* اعتقاد به ظهور ضد مسیح (Artichrist = دجال) یا فرعون جدید (New Pharaoh) در ابتدای (دهه ی اول) قرن 21 و شروع حکومت جهانی شیطانی توسط او.(28) (البته ممکن است که Antichrist مورد نظر خود ماسون ها، لزوماً شخص خاصی نباشد؛ بلکه ممکن است Antichrist مورد نظر ماسون ها، خود تشکیلات فراماسونری باشد.)
در هر حال جا دارد که در این قسمت به این نکته اشاره کنیم که گروه هایی مانند فراماسونر ها و شیطان پرستان، از شیطان پرستی به عنوان یک نماد برای مبارزه با ادیان استفاده می کنند . اعضای این گروه ها در واقع هیچ اعتقاد قلبی به مسایل فرازمینی مانند خدا، فرشتگان، شیطان و ... ندارند و معتقدند که تنها ماده وجود خارجی دارد. (اعتقاد به ماتریالیسم) اعضای این گروه ها برای نشان دادن دشمنی خود با مذاهب، از نماد (Baphomet) که مربوط به شیطان پرستان باستان است، استفاده نموده و از آن برای نشان دادن بی اعتقادی خود به عالم آخرت بهره می جویند. البته لازم به ذکر است که فراماسون ها و شیطان پرستان، خودشان نیز به این مسأله اعتراف کرده اند؛ تا آن جا که در بعضی از کتب شیطان پرستان، مطالب زیر به چشم می خورد:(29)
اعتراف سایت کلیسای شیطان (Church Of Satan) به عدم اعتقاد واقعی به شیطان. ترجمه مطلب چنین است: شیطان پرستی یک مذهب لا مذهبی همچون بودیسم است! مذهبی که در آن نیازی به توضیح هیچ کدام از کارهایمان به هیچ کس نداریم. شیان پرستی اعتقادی به وجود خدا , فرشتگان , بهشت و جهنم , ابلیس , اهریمن , ارواح شیطانی , ارواح خوب , جن, دیو و ... ندارند.
اعتراف سایت کلیسای شیطان (Church Of Satan) به عدم اعتقاد واقعی به شیطان. ترجمه مطلب چنین است: شیطان پرستی لامذهبی است ... خود پرستی است - ما خودمان را می پرستیم ... شیطان پرستی ماده گرایی است ... شیطان پرستی بی دینی است.
Vexen Crabtree
" توصیف شیطان پرستی "
فراماسونری در طول تاریخ برای پیشبرد اهداف خود و مبارزه با ادیان الهی، در دو جبهه ی کلی و مهم به فعالیت پرداخته است:
1 – جبهه ی اقتصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیکی (که از اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 به موفقیت نایل شده و از آن زمان جهان را تحت تأثیر قرار داده است.) در این جبهه، نقش اصلی را کشورهای اسرائیل و آمریکا برعهده دارند . آمریکا و اسرائیل علاوه بر عملکرد بارز خود در زمینه ی سیاسی و اقتصادی و نظامی، به صورت غیر مستقیم نیز با حمایت از گروه های شیطان پرست، به ترویج فساد و فحشا و اعمال شیطانی مبادرت می ورزند. نکته ی مهم و جالب توجه این است که سردمداران و رؤسا و استادان اعظم ماسونی و آنان که گرداننده ی این شبکه هستند، ظاهری شیک و آراسته و عادی دارند، ولی رده های پائین و مردم عادی که به سمت گروه های شیطان پرست کشیده می شوند، از ظاهر و آرایش شیطانی برخوردارند.
2 – جبهه ی فکری، عقیدتی و فرهنگی (که با نفوذ در ادیان، قصد تخریب آنها را، هم از درون و هم از بیرون داشته است.)
در جبهه ی عقیدتی، فراماسونری با عناوین مختلف در دین های اسلام، مسیحیت و یهودیت نفوذ کرده است:
ادامه مطلب